ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود
ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود در رفتن جان از بدن گویند هر نوع سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود چهل روز گذشت چهل روز که آرامی و چهل عمر پریشانم چهل روز که خوابیدی و چهل عمر که بیدارم چهل روز که خندانی و چهل عمر که گریانم چهل روز که تنهایی و چهل عمر که تنهایم #بابا🖤 ...